ماهیت حقوقی وصیت
در این مقاله میخواهیم در مورد ماهیت حقوقی وصیت صحبت کنیم. در واقع وصیت از جمله پرکاربردترین حقوقی است که به همان اندازه که در فقه در مورد آن صحبت شده، منابع حقوقی ایران به این موضوع نپرداختند. نیاز است که این نهاد حقوقی در مرحله اول شناخته شود و پس از آن جوانب مختلف آن مانند ارکان، قلمرو و حوزه مسئولیتها، شرایط هرکدام از ارکان و ضمانت اجرای فقدان آنها مورد بررسی قرار بگیرد.
ماهیت حقوقی وصیت
با توجه به موضوع وصیت باید بدانید که وصایت های مختلف به سه دسته وصایت برای اشخاص و اموال و اعمال تقسیم می گردد.
ماهیت حقوقی وصیت در مورد اعمال حقوقی وسیعی است که تنوع و گستردگی بسیاری دارد به شکلی که در قالب وصیت شما میتوانید طلبی را ابراز کنید که نیاز به قبول شخص بدهکار ندارد. همچنین موارد زیادی وجود دارد که تملیک نیاز به قبول دارد و جزو ماهیتی به نام عقد می شود. تمامی اعمالی که گفته شد در قالب وصیت انجام می پذیرد و به عبارتی وصیت درون خودش دو ماهیت متفاوت دارد و اینکه یک ماهیت منحصر به فرد برای این موضوع پیچیده و مرکب تعیین کنیم دشوار است در نتیجه تلاش کردیم که ماهیت های مختلف وصیت را به چند دسته تقسیم کنیم و آنها را به صورت جداگانه برای شما تحلیل کنیم.
وصیت تملیکی
وصیت تملیکی جزو ماهیت هایی از وصیت است که در میان نویسندگان و فقها اختلاف بیشتری دارد اما طبق قانون مدنی گفته شده که تملیک به موجب وصیت انجام نمی شود مگر اینکه پس از فوت موصی، موصی له آن را قبول کند. اگر شما ظاهر این قانون مدنی را نگاه کنید میبینید که شرط تحقق وصیت قبول موصی له است و علاوه بر آن تملیک به موصی له به تبع آن صورت می گیرد. در واقع این وصیت نیاز به ۲ وجه اراده ی موصی و ایجاب او و اراده موصی له و قبول او دارد.
نکته ای که باید در مورد این وصیت ذکر کنیم این است که در تقسیم بندی کردن مباحث قانون مدنی ارث و وصیت بدون در نظر گرفتن مبحث عقود معاملات بدانید که وصیت تملیکی عقد نیست زیرا اگر عقد بود در مباحث عقود در مورد آن صحبت می شد. بسیاری از فقیهان اعتقاد دارند که وصیت تملیکی با اراده وصیعت کننده انجام می شود و اینکه مثلا به عنوان شرط فرعی هر زمانی اتفاق می افتد و قبول موصی له باعث تحقق وصیت می شود و برای همین می توان وصیت تملیکی را یک عقد دانست.
وصیت عهدی
در مورد این ماهیت حقوقی وصیت یک ماده قانون مدنی ذکر شده که در آن گفته شده در وصیت عهدی قبول شرط ملاک نیست ولی وصیت کننده میتواند مادامی که موصی زنده است وصیت را رد کند اما اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق این کار را ندارد حتی اگر نسبت به وصیت هم آگاه نبوده باشد. به طور کلی علاوه بر وصیت تملیکی برای وصیت عهدی هم اجرایی شدن آن اراده موصی کافی است.
به بیان سادهتر باید بگوییم که قبول وصی در ایجاد سمت وسایت برای او نقشی ندارد و وصایت باید به صورت غیر ارادی و از جانب وصیت کننده بعد از فوت او به وصی به گونهای تحمیل میشود. تنها نکته ای که در این بین وجود دارد این است که اگر وصی در زمان حیات وصیت کننده وصیت او را رد کند موضوع منتفی میشود اما اگر وصی در زمان زنده بودن فرد وصیت کننده، وصیت آن را رد نکند اختیار رد آن بعد از فوت از او گرفته می شود.
وصیت به ابراء
نوع دیگری از ماهیت وصیت وجود دارد که در آن فرد وصیت کننده ضمن وصیت یک یا چند نفر از بدهکاران خود را ابراء می کند. در واقع اثر ابرائ موقوف به فوت موصی میشود اما این تعلیق شدن ابراء به فوت موصی موجب تغییر در ماهیت حقوقی ابراء نمی گردد. یعنی این که در قالب وصیت قرار بگیرد به عقد تبدیل نمی شود در نتیجه باید وصیت به ابراء را هم جزو زمره ایقاعات به شمار بیاوریم.
وصیت به حبس
در شرایطی که فرد وصیت کننده مال خود را حبس می کند که قاعده با عنوان تابعیت وصیت از ماهیت عمل حقوقی برقرار می شود به شکلی که در این شرایط وصیت هم مثل اصل وقف نیاز به قبول کردن دارد و مانند وصیت تملیکی حکم اجرا می شود. نکته بسیار مهمی که باید در مورد این ماهیت حقوقی وصیت بدانید این است که اگر وقف بر غیر محصور و جهات باشد بر حسب یکی از قوانین مدنی نیاز به قبول موقوف ندارد.